خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 641

1. عشق آن بت ساکن میخانه می‌گرداندم

2. جان غمگین در پی جانانه می‌گرداندم

3. آشنائی از چه رویم دور می‌دارد ز خویش

4. چون ز خویش و آشنا بیگانه می‌گرداندم

5. ترک رومی روی زنگی موی تازی گوی من

6. هندوی آن نرگس ترکانه می‌گرداندم

7. بسکه می‌ترساند از زنجیر و پندم می‌دهد

8. عاقل بسیار گو دیوانه می‌گرداندم

9. دانهٔ خالش که بر نزدیک دام افتاده است

10. با چنان دامی اسیر دانه می‌گرداندم

11. آتش دل هر شبی دلخسته و پر سوخته

12. گرد شمع روش چون پروانه می‌گرداندم

13. آرزوی گنج بین کز غایت دیوانگی

14. روز و شب در کنج هر ویرانه می‌گرداندم

15. با خرد پیمان من بیزاری از پیمانه بود

16. ویندم از پیمان غم پیمانه می‌گرداندم

17. من بشعر افسانه بودم لیکن این ساعت بسحر

18. نرگس افسونگرش افسانه می‌گرداندم

19. اشتیاق لعل گوهر پاش او در بحر خون

20. همچو خواجو از پی دردانه می‌گرداندم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا می توان ز آبله دست رزق خورد
* بهر چه خوشه چین ثریا شود کسی؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا چشمم اوفتاد به شاهین زلف تو
* عنقای عشق بر سر من آشیانه کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* باغ سلام می‌کند سرو قیام می‌کند
* سبزه پیاده می‌رود غنچه سوار می‌رسد
شعر کامل
مولوی