خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 770

1. آن لب شیرین همچون جان شیرین

2. وان شکنج زلف همچون نافهٔ چین

3. جان شیرینست یا مرجان شیرین

4. نافهٔ مشکست یا زلفین مشکین

5. عاقلان مجنون آنزلف چو لیلی

6. خسروان فرهاد آن یاقوت شیرین

7. عارضش بین بر سر سرو ار ندیدی

8. گلستانی بر فراز سرو سیمین

9. من بروی دوست می‌بینم جهانرا

10. وز برای دوست می‌خواهم جهان بین

11. شمع بنشست ای مه بی مهر برخیز

12. نالهٔ مرغ سحر برخاست بنشین

13. سنبل سیراب را از برگ لاله

14. برفکن تا بشکند بازار نسرین

15. دلبران عاشق کشند اما نه چندان

16. بیدلان انده خورند اما نه چندین

17. جان بتلخی می‌دهد خواجو چو فرهاد

18. جان شیرینش فدای جان شیرین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به کسی نظر ندارد بجز آینه بت من
* که ز عکس چهره خود شده است بت پرست او
شعر کامل
مولوی
* بچین از شاخسار و جیب و دامن پرکن و بنشین
* به روی سبزهٔ نورسته زیر چتر نسترون
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* منم آن قمری نالان که از بس سنگ بیدادم
* زدند از هر طرف از باغت ای سرو روان رفتم
شعر کامل
هاتف اصفهانی