خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 820

1. ای از گل رخسار تو خون در دل لاله

2. بر لاله ز مشک سیه افکنده گلاله

3. بازآی که چشم و رخت ایماه غزل گوی

4. این عین غزال آمد و آن رشک غزاله

5. از خاک درت برنتوان گشت که کردند

6. ما را بحوالی سرای تو حواله

7. آورده بخونم رخ زیبای تو خطی

8. چون بنده مقرست چه حاجت بقباله

9. آن جان که ز لعلت بگه بوسه گرفتم

10. دینیست ترا بر من دلسوخته حاله

11. برخیز و بر افروز رخ از جام دلفروز

12. کز عشق لبت جان بلب آورد پیاله

13. از آتش می بین رخ گلرنگ نگارین

14. همچون ورق لاله پر از قطرهٔ ژاله

15. چشمم بمه چارده هرگز نشود باز

16. الا به بتی ماه رخ چارده ساله

17. تا گشت گرفتار سر زلف تو خواجو

18. چون موی شد از مویه و چون نال ز ناله


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون ز نسیم می‌شود زلف بنفشه پرشکن
* وه که دلم چه یاد از آن عهدشکن نمی‌کند
شعر کامل
حافظ
* ثناگوی تو باشد هر گیاهی
* اگر سرچشمه زاینده باشی
شعر کامل
صائب تبریزی
* وز عقل بهترت سپری باید ای حکیم
* تا از خدنگ غمزه خوبان حذر کنی
شعر کامل
سعدی