خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 838

1. ز رارض دار سعدی یا بارق الغوادی

2. طف حول ربع سلمی یا ذارع البوادی

3. غافل مشو ز سوزم چون آه سینه دیدی

4. و اندیشه کن ز آتش چون دود گشت بادی

5. نار الهموم هاجت من قلبی اشتعالا

6. ماه الغرام تجری من مد معی کواد

7. کس را مباد ازینسان حاصل ز درد هجران

8. بیخویشی و غریبی رندی و نامرادی

9. فی اضلعی حللتم کالسر فی الجنان

10. فی مقلتی نزلتم کالنور فی السواد

11. هر چند بی هدایت واصل نمی‌توان شد

12. در عشق سالکانرا جز عشق نیست هادی

13. یا مولعا بهجری لایمکن اصطباری

14. یا زایرا لغیری ماغبت عن فؤادی

15. خواجو چونیک نامی در راه عشق ننگست

16. تا در پی صلاحی میدان که در فسادی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عشق از ره تکلیف به دل پا نگذارد
* سیلاب نپرسد که در خانه کدام است
شعر کامل
صائب تبریزی
* کسی نیک بیند به هر دو سرای
* که نیکی رساند به خلق خدای
شعر کامل
سعدی
* از ابر بهاران ببارید نم
* ز روی زمین زنگ بزدود غم
شعر کامل
فردوسی