منوچهری_دیوانقصیده و قطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 49 - در وصف شراب فرماید

1. ای باده! فدای تو همه جان و تن من

2. کز بیخ بکندی ز دل من حزن من

3. خوبست مرا کار به هر جا که تو باشی

4. بیداری من با تو خوشست و وسن من

5. با تست همه انس دل و کام حیاتم

6. با تست همه عیش تن و زیستن من

7. هر جایگهی کآنجا آمد شدن تست

8. آنجا همه گه باشد آمد شدن من

9. وانجا که تو بودستی ایام گذشته

10. آنجاست همه ربع و طلول و دمن من

11. ای باده خدایت به من ارزانی دارد

12. کز تست همه راحت روح و بدن من

13. یا در خم من بادی یا در قدح من

14. یا در کف من بادی، یا در دهن من

15. بوی خوش تو باد همه ساله بخورم

16. رنگ رخ تو بادا بر پیرهن من

17. آزاده رفیقان منا من چو بمیرم

18. از سرخترین باده بشویید تن من

19. از دانهٔ انگور بسازید حنوطم

20. وز برگ رز سبز ردا و کفن من

21. در سایهٔ رز اندر، گوری بکنیدم

22. تا نیکترین جایی باشد وطن من

23. گر روز قیامت برد ایزد به بهشتم

24. جوی می پر خواهم از ذوالمنن من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا که سرانگشت تاک کرد خزان فندقی
* کرد چمن پرنگار پنجهٔ دست چنار
شعر کامل
خاقانی
* ساقی بیا که هاتف غیبم به مژده گفت
* با درد صبر کن که دوا می‌فرستمت
شعر کامل
حافظ
* وه که دامن می‌کشد آن سرو ناز از من هنوز
* ریخت خونم را و دارد احتراز از من هنوز
شعر کامل
وحشی بافقی