مسعود سعد سلمان_دیوانقصیده ها (فهرست)

شمارهٔ 306 - در مدح سلطان مسعود

1. گفتی که وفا کنم جفا کردی

2. وز خود همه ظن من خطا کردی

3. زآن پس که بر آنچه گفته بودی تو

4. صد بار خدای را گوا کردی

5. در آب دو دیده آشنا کردم

6. تا با غم خویشم آشنا کردی

7. شرمت ناید ز خویشتن کز من

8. برگشتی و یار ناسزا کردی

9. کردی تو مرا به کام بدگویان

10. ای بی معنی چنین چرا کردی

11. من چون دل خود به تو رها کردم

12. ای دوست چرا مرا رها کردی

13. آن دل که ز من به قهر بربودی

14. از بهر خدای را کجا کردی

15. از من دل خویش بستدی ترسم

16. آن را به دگر کسی عطا کردی

17. ای عاشق خسته دل جفادیدی

18. زآن کش به دل و به جان وفا کردی

19. شاید که ز عشق دل بپردازی

20. چون قصد ثنای پادشا کردی

21. مسعود که نام او چو برگفتی

22. والله که بر او همه ثنا کردی

23. شاهی که ز خدمت همایونش

24. هر کام که داشتی روا کردی

25. شاهی که ز خاک صحن میدانش

26. اندر کف بخت کیمیا کردی

27. شاهی که غبار مرکب او را

28. در دیده عمر توتیا کردی

29. چرخی که ز مدح او همه گیتی

30. مانند اثیر پر ضیا کردی

31. مهری که چو وصف ذات او گفتی

32. از فخر نشست بر سما کردی

33. بحری که چو غور طبع او جستی

34. در موج جلال آشنا کردی

35. بر جان مخالفان به مدح او

36. هر بیتی تیری از بلا کردی

37. از شه به رضای خود ثنا دیدی

38. جان زود فدای آن رضا کردی

39. وآنگاه عروس مدح خوبش را

40. پیرایه ز دره پر بها کردی

41. کرد از گردون فریشته آمین

42. چون ملک و بقاش را دعا کردی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست
* طاقت بار فراق این همه ایامم نیست
شعر کامل
سعدی
* به حکم عقل عمل در طریق عشق مکن
* که راه دور کند رهبری که دانا نیست
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* گر گدایی کنی از درگه او کن باری
* که گدایان درش را سر سلطانی نیست
شعر کامل
سعدی