مسعود سعد سلمان_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 2 - شاعران بینوا

1. شاعران بینوا خوانند شعر با نوا

2. وز نوای شعرشان افزون نمی گردد نوا

3. طوطیانه گفت و نتوانند جز آموخته

4. عندلیبم من که هر ساعت دگر سازم نوا

5. اندران معنی که گوید بدهم انصاف سخن

6. پادشاهم بر سخن جایز نباشد پادشا

7. باطلی گر حق کنم عالم مرا گردد مقر

8. ور حقی باطل کنم منکر نگردد کس مرا

9. گوهر اردر زیر پا آرم کنم سنگ سیاه

10. خاک اگر در دست گیرم سازم از وی کیمیا

11. گر هجا گویم رمد از پیش من دیو سپید

12. ور غزل خوانم مرا منقاد گردد اژدها

13. کس مرا نشناسد و بیگانه رویم نزد خلق

14. زآنکه در گیتی ز بی جنسی ندارم آشنا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اظهار عشق را به زبان احتیاج نیست
* چندان که شد نگه به نگه آشنا بس است
شعر کامل
صائب تبریزی
* گل و نرگس به هم دیدى به نوروز
* چنان بودند آن هر دو دل افروز
شعر کامل
فخرالدین اسعد گرگانی
* برادران و بزرگان نصیحتم مکنید
* که اختیار من از دست رفت و تیر از شست
شعر کامل
سعدی