مسعود سعد سلمان_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 65 - خنده جام و گریه شمشیر

1. اگر بخندد در دست من قدح نه عجب

2. که بس گریست فراوان به دست من شمشیر

3. همه به آهو ماند ز تو جز انگشتان

4. که لعل گشتست از عکس من چو پنجه شیر

5. چو دست حنا بسته ست دست ار زنگین

6. از آن نداری در دست خویش ساغر زیر

7. اگر چه هستم تشنه بی می من از کف تو

8. نمی ستانم کز روی تو نگردم سیر

9. از آنکه دست تو بر جای جرعه گیرد جام

10. به حرص در کشم آن جرعه ای که ماند زیر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تاک بالا دست من بیعت به طوبی بسته است
* خوشه ام عقد اخوت با ثریا بسته است
شعر کامل
صائب تبریزی
* مرا بر هر زمین کز دیده اشک لاله گون آید
* دمد زآنجا گُل حسرت وز آن گُل بوی خون آید
شعر کامل
جامی
* نرگس بیمار تو گشته پرستار من
* تا چه کند این طبیب با دل بیمار من
شعر کامل
فروغی بسطامی