محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 136

1. بی‌پرده برآئی چو به صحرای قیامت

2. خلد از هوس آید به تماشای قیامت

3. هنگامه بگردد چو خورد غلغلهٔ تو

4. بر معرکه معرکه آرای قیامت

5. در حشر گر آید نم رحمت ز کف تو

6. روید همه شمشیر ز صحرای قیامت

7. در قتل من امروز مبر خوف مکافات

8. کاین داوری افتاد به فردای قیامت

9. بنشین و مجنبان لب عشاق که کم نیست

10. غوغای قیام تو ز غوغای قیامت

11. پروردهٔ تفتندهٔ بیابان تمنا

12. جنت شمرد دوزخ فردای قیامت

13. فرداست دوان محتشم از دست تو در حشر

14. با صد تن عریان همه رسوای قیامت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عقل را پنداشتم در عشق تدبیری بود
* من نخواهم کرد دیگر تکیه بر پندار خویش
شعر کامل
سعدی
* عاشقانت سوی تو تحفه اگر جان آرند
* به سر تو که همی زیره به کرمان آرند
شعر کامل
سنایی
* خضاب تازه ای هر دم به روی کار می آری
* شدی پیر و همان دست از سیه کاری نمی داری
شعر کامل
صائب تبریزی