محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 153

1. غیر مگذار که در بزم تو آید گستاخ

2. گرم صحبت شود و با تو درآید گستاخ

3. در فریبنده سخنها چو دمد باد فسون

4. برقع از چهرهٔ شرم تو گشاید گستاخ

5. به نگاه تو چو از لطف بشارت یابد

6. به اشارت ز لبت بوسه رباید گستاخ

7. دست جرات چو گشاید ز خیالات غلط

8. دستیازی به خیال تو نماید گستاخ

9. آن که پنهان کندت سجده چو می با تو کشد

10. آید و رخ به کف پای تو ساید گستاخ

11. هست شایستهٔ فیض نظر پاک بتی

12. که نظر در رخش از بیم نشاید گستاخ

13. محتشم بلبل باغ تو شد اما نه چنان

14. که در اندیشهٔ گل نغمه سراید گستاخ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا چند در میان فکنی باد و شانه را؟
* دل را نمی دهیم به زلف تو، زور نیست!
شعر کامل
صائب تبریزی
* همه عمر با حریفان بنشستمی و خوبان
* تو بخاستی و نقشت بنشست در ضمیرم
شعر کامل
سعدی
* زان می که داد حسن و لطافت به ارغوان
* بیرون فکند لطف مزاج از رخش به خوی
شعر کامل
حافظ