محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 166

1. دلی دارم که از تنگی درو جز غم نمی‌گنجد

2. غمی دارم ز دلتنگی که در عالم نمی‌گنجد

3. چو گرد آید جهانی غم به دل گنجد سریست این

4. که در جائی به این تنگی متاع کم نمی‌گنجد

5. طبیبا چون شکاف سینه پر گشت از خدنگ او

6. مکش زحمت که در زخمی چنین مرهم نمی‌گنجد

7. سپرد امشب ز اسرار خود آن شاه پریرویان

8. به من حرفی که در ظرف بنی‌آدم نمی‌گنجد

9. تو ای غیر این زمان چون در میان ما و یار ما

10. به این نامحرمی گنجی که محرم هم نمی‌گنجد

11. مکن بر محتشم عرض متاعی جز جمال خود

12. که در چشم گدایان تو ملک جم نمی‌گنجد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با وجود رخ و بالای تو کوته نظریست
* در گلستان شدن و سرو خرامان دیدن
شعر کامل
سعدی
* گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من
* از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم
شعر کامل
سعدی
* ز شوق نرگس مست بلندبالایی
* چو لاله با قدح افتاده بر لب جویم
شعر کامل
حافظ