محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 195

1. به وجود پاکت شه من ز بدان گزندی نرسد

2. به تو دود آهی مه من ز نیازمندی نرسد

3. سم توسنت کز همه رو شد سجده فرمای بتان

4. نرسد به جائی که بر آن سر بلندی نرسد

5. چو به قصر تو کسی نگرد سر کنگران

6. ز جفا به جائی بر سلطان که به آن کمندی نرسد

7. میلت در آئین جفا چه بلاست ای سرو که تو را

8. نرسد به خاطر ستمی که به مستمندی نرسد

9. عجبست بسیار عجب که رسد به بالین طرب

10. سر من که در ره طلب به مستمندی نرسد

11. من و گریهٔ تلخی چنین چه عجب گر از تلخی این

12. به لب من غصه گزین لب نوشخندی نرسد

13. شده محتشم تا ز جنون ز حصار قرب تو برون

14. نرود زمانی که بر آن ز زمانه بندی نرسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هرگز مگو که کعبه ز بت خوشتر است
* هر جا که هست جلوه ی جانانه خوشتر است
شعر کامل
عرفی شیرازی
* ساعتی کز درم آن سرو روان بازآمد
* راست گویی به تن مرده روان بازآمد
شعر کامل
سعدی
* چند باشی همچو خون مرده پنهان زیر پوست؟
* همتی کن، پوست را بشکاف بر خود چون انار
شعر کامل
صائب تبریزی