محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 210

1. زلفش مرا به کوشش خود می‌کشد به بند

2. گیسو به پشت گرمی آن گردن بلند

3. شمشیر قاطع اجل است آلت نجات

4. آنجا که گردن دل من مانده در کمند

5. صد اختراع می‌کند از جلوه‌های خاص

6. قد بلندش از حرکت کردن سمند

7. از اضطراب درد تو بر بستر هلاک

8. افتاده‌ام چنان که در آتش فتد سپند

9. من ناصبور و طبع تو بسیار ذیرانس

10. من ناتوان و عشق تو بسیار زوردمند

11. قارون نیم که از تو توانم خرید بوس

12. دشنام را که کرده‌ای ارزان بگو چند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بجای سخن گر بتو جان فرستم
* چنان دان که زیره بکرمان فرستم
شعر کامل
سیف فرغانی
* هرگز مگو که کعبه ز بت خوشتر است
* هر جا که هست جلوه ی جانانه خوشتر است
شعر کامل
عرفی شیرازی
* نرگست در طاق ابرو از چه خفتد بی خبر
* زانکه جای خواب مستان گوشهٔ محراب نیست
شعر کامل
خواجوی کرمانی