محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 216

1. دی همایون خبری مژده دهانم دادند

2. مژدهٔ پرسش دارای جهانم دادند

3. بر کران پای مسیح از در این کلبه هنوز

4. ملک صحبت ز کران تا به کرانم دادند

5. میشوم با همه پس ماندگی آخر حاجی

6. که به پیش آمدن کعبه نشانم دادند

7. رنج ویرانه نشینی چو تدارک طلبید

8. بهر عیش ابدی گنج روانم دادند

9. تا به یک بار سبک‌بار شود رنج خمار

10. ساقیان از شفقت رطل گرانم دادند

11. آن قدر شکر که بد ز اهل عبادت ممکن

12. بهر این طرفه عیادت به زبانم دادند

13. محتشم بهر من اندیشه‌ای از مرگ مدار

14. که به این مژده ازین ورطه امانم دادند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن خط عنبرشکن بر برگ گل دانی چراست
* نافه مشکست کاندر جیب نسرین کرده‌اند
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* صبا به تهنیت پیر می فروش آمد
* که موسم طرب و عیش و ناز و نوش آمد
شعر کامل
حافظ
* گر چه پیریم، از جوانان جهان خوشدلتریم
* خنده ها بر صبح دارد موی چون کافور ما
شعر کامل
صائب تبریزی