محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 260

1. چو کار به رغم از امید وصل تنگ شود

2. سرور در دل عاشق گران درنگ شود

3. چو سنگ تفرقه بخت افکند به راه وصال

4. سمند سعی در آن سنگلاخ لنگ شود

5. خوش آن که بر سر صیدی ز پیش دستیها

6. میان غمزه و ناز تو طرح جنگ شود

7. هزار خانه توان در ره فراغت ساخت

8. چو عشق خانه برانداز نام و ننگ شود

9. رقیب ازو طلبد کام و من به این سرگرم

10. که دانم از دم افسرده موم سنگ شود

11. هوای غیر تصرف کند چو در معشوق

12. عذار شاهد عصمت شکسته رنگ شود

13. ز اشگ محتشم آن دوست در خطر که مدام

14. زنم بر آینه جوهر به دل به زنگ شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون وا نمی کنی گرهی، خود گره مشو
* ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* دل که آیینه شاهیست غباری دارد
* از خدا می‌طلبم صحبت روشن رایی
شعر کامل
حافظ
* حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب
* جمله می‌داند خدای حال گردان غم مخور
شعر کامل
حافظ