محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 272

1. گر از درج دهانش دم زنم از من به تنگ آید

2. ور از خوی بدش گویم سخن به جنگ آید

3. به پردازم به تیر از دل کشیدن کو برآرد پر

4. ز بس کز شست او بر دل خدنگ بی‌درنگ آید

5. رخ از می ارغوانی کرد و بیرون رفت از مجلس

6. به این رنگ از بر ما رفت تا دیگر چه رنگ آید

7. ز آه گریه آلودم خط ز نگاریش سر زد

8. چو نم گیرد هوا ناچار بر آئینهٔ زنگ آید

9. چنان بدنام عالم گشتم از عشق نکونامی

10. که اهل عشق را ننگ از من بی‌نام و ننگ آید

11. حذر کن گزندم زین نخستین ای رقیب از دل

12. که در ره نیش کار دهر که راز سینه سنگ آید

13. نگویم قصهٔ دلتنگی خود محتشم با او

14. که ترسم من نیابم حاصلی و آن مه به تنگ آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به شکر یا به نوای شکرین پیوندد
* هر که از خاک چو نی بسته کمر برخیزد
شعر کامل
صائب تبریزی
* گویند قرابه گر مسلمان نبود
* او را تو چه گویی که کدو می‌سازد
شعر کامل
خیام
* از حجاب عشق نتوانیم بالا کرد سر
* در تماشاگاه لیلی بید مجنونیم ما
شعر کامل
صائب تبریزی