محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 28

1. با چنین جرمی نراندم از دل ویران تو را

2. این قدرها جای در دل بوده است ای جان تو را

3. ساحری گویا با چندین خطا چون دیگران

4. راندن از چشم و برون کردن ز دل نتوان تو را

5. از خدا بهر تو خواهم صد بلا اما اگر

6. در بلائی بینمت گردم بلاگردان تو را

7. نیستم راضی به مرگت لیک می‌خواهم چو خود

8. از غم ناکس پرستی در تب هجران تو را

9. آن چنان شوخی که خواهی داشت مرد مرا به تنگ

10. گر کنم در پرده‌های چشم خود پنهان تو را

11. از لباس غیرتم عریان نمی‌دیدی اگر

12. می‌توانستم که دارم دست از دامان تو را

13. محتشم در غیرت این سستی که من دیدم ز تو

14. بی‌تکلف می‌توان کشتن به جرم آن تو را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رازی که سر به مهر ادب بود عمرها
* آخر ز کاسه سر منصور شد بلند
شعر کامل
صائب تبریزی
* بلبلان مست و مستان الست
* بر امید گل به گلزار آمدند
شعر کامل
مولوی
* که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین
* نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست
شعر کامل
حافظ