محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 299

1. دور از تو خاک ره ز جنون می‌کنم به سر

2. بنگر که در فراق تو چون می‌کنم به سر

3. بر خاک درگه تو به سر می‌کند رقیب

4. من خاک در زبخت نگون می‌کنم به سر

5. سرلشگر جنونم و در دشت گمرهی

6. بر رغم عقل راهنمون می‌کنم به سر

7. افسانه‌ات شبی که نمی‌آیدم به گوش

8. آن شب به صد هزار فسون می‌کنم به سر

9. ز آتش تو بر کنار چه دانی که من چسان

10. با شعله‌های سوز درون می‌کنم به سر

11. بر سر درین بهار تو گل زن که من ز هجر

12. با خار داغ جنون می‌کنم به سر

13. ازبس که خون گریسته دور از تو محتشم

14. من در کنار دجله خون می‌کنم به سر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* که گفت در رخ زیبا نظر خطا باشد
* خطا بود که نبینند روی زیبا را
شعر کامل
سعدی
* اشکم احرام طواف حرمت می‌بندد
* گر چه از خون دل ریش دمی طاهر نیست
شعر کامل
حافظ
* بکوبید دهل‌ها و دگر هیچ مگویید
* چه جای دل و عقلست که جان نیز رمیده‌ست
شعر کامل
مولوی