محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 306

1. ای هنوزت مژه از صف شکنی بر سر ناز

2. گوشهٔ چشم تو دنباله کش لشگر ناز

3. ما به جان ناز کشیم از تو اگر هم روزی

4. خط اجازت ده حسنت شود ازکشور ناز

5. نام جلاد بران غمزه منه کاندر قتل

6. کار جلاد نباشد زدن خنجر ناز

7. دیده هرچند که گستاخ بود چون بیند

8. تکیهٔ نخل گران بار تو بر بستر ناز

9. بردرت منتظرند اهل هوس وای اگر

10. در رغبت بگشائی و ببندی در ناز

11. سر آن نرگس پرحوصله گردم که ز من

12. صد نگه بیند و یک ره نگرد از سر ناز

13. محتشم را شود آن روز سیه دفتر عمر

14. که بشوئی تو ز بسیاری خط دفتر ناز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو خورشیدست پیدا راز عشق از سینه عاشق
* نباشد نامه پیچیده، صحرای قیامت را
شعر کامل
صائب تبریزی
* اگر گل را نظر بودی چو نرگس تا جهان بیند
* ز شرم رنگ رخسارش چو نیلوفر در آبستی
شعر کامل
سعدی
* سرو چمان من چرا میل چمن نمی‌کند
* همدم گل نمی‌شود یاد سمن نمی‌کند
شعر کامل
حافظ