محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 309

1. دوش گر بزمم گذر کرد آن مه مجلس فروز

2. روشنی بیرون نرفت از خانهٔ من تا به روز

3. دیشب از شست خیالش ناوکی خوردم به خواب

4. روز چون شد خورد بر جانم خدنگ سینه‌سوز

5. دیدمش در خواب کاتش می‌زند در خانه‌ام

6. چون شدم بیدار دیدم آه خود را خانه سوز

7. دوش گستاخانه زلفش را گرفتم در خیال

8. دستم از دهشت چو بید امروز می‌لرزد هنوز

9. هرکه آگاه از رموز عشق شد دیوانه گشت

10. محتشم گر عاقلی کس را میاموز این رموز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مدتی چون غنچه در خون جگر پیچیده ام
* تا درین گلزار چون گل یک دهن خندیده ام
شعر کامل
صائب تبریزی
* هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب
* باشد اندر پرده بازی‌های پنهان غم مخور
شعر کامل
حافظ
* ز خاور برآید سوی باختر
* نباشد ازین یک روش راست‌تر
شعر کامل
فردوسی