محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 322

1. ای پری راه دیار آن پری پیکر بپرس

2. خانهٔ قصاب مردم کش از آن کافر بپرس

3. با حریفان حرف آن مه بر زبان آور به رمز

4. از نظر بازان ره آن قصر و آن منظر بپرس

5. در هوایش تیز رو چون کوکب سیاره شود

6. وز هواداران آن سرو بلند اختر بپرس

7. جان سوی او رفته زان محبوب جانبازش طلب

8. دل بر او مانده احوالش از آن دلبر بپرس

9. بعد پرسش ای صبا با او بگو ای بی‌وفا

10. از وفا یک ره تو هم زان بی‌دل ابتر بپرس

11. عاشق قصاب را خون خود اندر گردن است

12. با تو گفتم محتشم گر نیستت باور بپرس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز خانقاه به میخانه می‌رود حافظ
* مگر ز مستی زهد ریا به هوش آمد
شعر کامل
حافظ
* کی توانستی ز شور عندلیبان خواب کرد؟
* از شکوفه گر نبودی پنبه در گوش بهار
شعر کامل
صائب تبریزی
* صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت
* ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت
شعر کامل
حافظ