محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 347

1. کاش مرگم سازد امشب از فغان کردن خلاص

2. تا سگش از درد سر آسوده گردد من خلاص

3. شد گرفتاری ز حد بیرون اجل کو تا شود

4. من ز دل فارغ دل از جان رسته جان از تن خلاص

5. داشتم در صید گاه صد زخم از بتان

6. در نخستین ضربتم کرد آن شکارافکن خلاص

7. سوختم ز آهی که هست اندر دلم از تیر خویش

8. روزنی کن تا شوم از دود این گلخن خلاص

9. بی تو از هستی به جام مرغ روحم را بخوان

10. از قفس تا گردد آن فرقت کش گلشن خلاص

11. محتشم در عاشقی بدنام شد پاکش بسوز

12. تا شوی از ننگ آن رسوای تر دامن خلاص


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با چنین زلف و رخش بادا نظربازی حرام
* هر که روی یاسمین و جعد سنبل بایدش
شعر کامل
حافظ
* عقل حیران شود از خوشهٔ زرین عنب
* فهم عاجز شود از حقهٔ یاقوت انار
شعر کامل
سعدی
* سرو آزاد شد آن دم که ثمر هیچ نداد
* بی ثمر شو که ثمرهاست در این بی ثمری
شعر کامل
فروغی بسطامی