محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 426

1. افکن گذر به کلبه ما تا بهم رسد

2. از گرد رهگذار تو کحلی برای چشم

3. گر در وثاق خاک نشینان قدم نهی

4. سازند خاک پای تو را توتیای چشم

5. بیرون مرو ز منزل مردم نشین خویش

6. ای منزل تو منظر نزهت سرای چشم

7. از مردمی اگر به حجاب ای مراد دل

8. پیدا کنم برای تو جائی ورای چشم

9. از چشم آفتاب برآید گر افکنی

10. پرتو به خانه دلم از غرفه‌های چشم

11. ناید فرو سرم به فلک گر تو سرفراز

12. آئی فرو به بارگه دل گشای چشم

13. بر محتشم گذار فکن کز برای توست

14. گوهر فشانی مژه‌اش در سرای چشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همچون شقایقم دل خونین سیاه شد
* کان سرو نوبر آمده از بوستان برفت
شعر کامل
سعدی
* سرسری نتوان به کنه حیله اندوزان رسید
* کز تأمل آب زیرکاه روشن می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* مخدوم شمس دین است تبریز رشک چین است
* اندر بهار حسنش شاخ و شجر به رقص آ
شعر کامل
مولوی