محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 478

1. گفتمش دم به دم آزار دل زار مکن

2. گفت اگر یار مکنی شکوه ز آزار مکن

3. گفتمش چند توان طعنه ز اغیار شنید

4. گفت از من بشنو گوش باغیار مکن

5. گفتم از درد دل خویش به جانم چه کنم

6. گفت تا جان شودت درد دل اظهار مکن

7. گفتم آن به که سر خویش فدای تو کنم

8. از میان تیغ برآورد که زنهار مکن

9. گفتمش محتشم دلشده را خوار مدار

10. گفت خورد از پی عزت او خوار مکن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ما آبروی فقر و قناعت نمی‌بریم
* با پادشه بگوی که روزی مقدر است
شعر کامل
حافظ
* ز خاک آفریدت خداوند پاک
* پس ای بنده افتادگی کن چو خاک
شعر کامل
سعدی
* الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه
* که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم
شعر کامل
حافظ