محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 505

1. ز دیده در دلم ای سرو دل ربا بنشین

2. نشیمنی است ز مردم تهی بیا بنشین

3. تو شاه حسنی و خلوت سرای توست دلم

4. هزار سال به دولت درین سرا بنشین

5. دو منزلند دل و دیده هر دو خانهٔ تو

6. چه حاجتست که من گویمت کجا بنشین

7. تو ماه مجلس ما شو به صد طرب گو شمع

8. به گوشه‌ای رو و زاری کنان ز ما بنشین

9. خوشست صحبت شاه و گدا به خلوت انس

10. تو شاه محترمی با من گدا بنشین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یک جهان شوخی به یک عالم حیا آمیختند
* کان دو رعنا نرگس از بستان حسن انگیختند
شعر کامل
محتشم کاشانی
* یعقوب اگر چاه زنخدان تو بیند
* بی خود فکند یوسف خود را به چه تو
شعر کامل
فروغی بسطامی
* شمع خندید به هر بزم، از آن معنی سوخت
* خنده، بیچاره ندانست که جائی دارد
شعر کامل
پروین اعتصامی