محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 596

1. در سیر چمن دیدم سرو چمن آرائی

2. زیبا تن و اندامی رعنا قد و بالائی

3. در پرده عذار او در بسته گلستانی

4. در رمز دهان او سر بسته معمائی

5. ای عقل وداعم کن خوش خوش که درین ایام

6. دل می‌بردم هر روز جائی به تماشائی

7. با آن که جهانگیرست شمشیر زبان من

8. از سحر خیالاتم در عرض تمنائی

9. در گوش دلم تکرار بس راز همی‌گوید

10. آن غمزه که می‌گوید صد نکته به ایمائی

11. هان ای سر سودائی راز هوس گرمست

12. پا در ره سودانه اما نخوری پائی

13. از منع ببندی لب درلانه که خوبان را

14. باشد به زمان ما هر منع تقاضائی

15. ای مرغ همایون فال زین بال فشانیها

16. دل رفت ز جا گویا داری خبر از جائی

17. از دغدغهٔ ایمن شو کز پاکی عشق تو

18. سجاده بر آب انداخت دامن به می آلائی

19. ای عقل سپرداری بگذار که رد دلها

20. گر دیده خدنگ افکن بازوی توانائی

21. بر محتشم افکن ره تا گردی ازین آگه

22. کاندر نفسی داری طوطی شکر خائی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ترسم کز این چمن نبری آستین گل
* کز گلشنش تحمل خاری نمی‌کنی
شعر کامل
حافظ
* بغیر اشک که راه نگاه من بندد
* که دیده قافله ای چشم راهزن بندد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
* شعری بخوان که با او رطل گران توان زد
شعر کامل
حافظ