محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 67

1. رخت که صورت صنع آشکار از آن پیداست

2. نشان دقت صورت نگار از آن پیداست

3. قدت که بر صفتش نیست هیچ کس قادر

4. کمان قدرت پروردگار از آن پیداست

5. سرت که گرم می لطف بود دوش امروز

6. گرانی حرکات خمار از آن پیداست

7. به زیر دامن حسنت نهفته است هنوز

8. خطی که گرد گلت صد بهار از آن پیداست

9. کمان سخت کش است ابرویت ولی کششی

10. به جانب همه بی‌اختیار از آن پیداست

11. کرشمه سازی از آن چشم را چه نام کنم

12. که عشوه‌های نهان صد هزار از آن پیداست

13. ز بی‌قراری زلفت جز این نمی‌گویم

14. که حال محتشم بی‌قرار از آن پیداست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست
* در و دیوار گواهی بدهد کاری هست
شعر کامل
سعدی
* کاکل مشکین تو غالیه برنسترن
* سنبل پرچین تو سلسله بر ارغوان
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* قسم به جان تو گفتن طریق عزت نیست
* به خاک پای تو وان هم عظیم سوگند است
شعر کامل
سعدی