محتشم کاشانی_دیوانغزلیات از رسالهٔ جلالیه (فهرست)

شمارهٔ 38

1. دو روزی شد که با هجران جانان صحبتی دارم

2. درین کار آزمودم خویش را خوش طاقتی دارم

3. به حال مرگ باشد هرکه دور افتد ز غمخواری

4. من از دلدار دور افتاده‌ام خوش حالتی دارم

5. از آن کو رخت بستم وز سگ او خواستم همت

6. کنون چون سگ پشیمان نیستم چون همتی دارم

7. شبم بی‌زلف او صد نیش عقرب نیست در بستر

8. چو چشم دیر خواب خویش مهد راحتی دارم

9. نبرد اسباب عیشم مو به مو باد پریشانی

10. جدا زانطره و کاکل عجب جمعیتی دارم

11. نمی‌سازم کمال عجز خود پیش سگش ظاهر

12. تعالی الله بر استغنا چه کامل قدرتی دارم

13. سخن در پرده گفتن محتشم تاکی زبان درکش

14. که پر بیهوده میگوئی و من بد کلفتی دارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به مویی بسته صبرم نغمۀ تار است پنداری
* دلم از هیچ می رنجد دل یارست پنداری
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* این خانه که پیوسته در او بانگ چغانه‌ست
* از خواجه بپرسید که این خانه چه خانه‌ست
شعر کامل
مولوی
* باده یک ساغرند و پشت و روی یک ورق
* چون گل رعنا خزان و نوبهار زندگی
شعر کامل
صائب تبریزی