محتشم کاشانی_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 99 - قطعه

1. بهر جمعی عیب جویان بستم این احرام دوش

2. کز تعصب چست بر بندم میان خود به هجو

3. برنیارم بر مراد دل دمی با دوستان

4. برنیارم تا دمار از دشمنان خود به هجو

5. در پس زانوی فکرت چون نشستم تا کنم

6. در سزای ناسزایان امتحان خود به هجو

7. رستخیزی بود موقوف همین کز ابر طبع

8. سردهم سیلی و بگشایم دهان خود بد هجو

9. شد هیولی قابل صورت ولی رخصت نداد

10. پاکی طبعم که الایم زبان خود به هجو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سنبل زلف از رخش تا برکنار افتاده است
* گل چو تقویم کهن از اعتبار افتاده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* محتسب از عاجزی دست سبوی باده بست
* بشکند دستی که دست مردم افتاده بست!
شعر کامل
صائب تبریزی
* گر ز چین آشوب برخیزد عجب نبود که باز
* بر سر زلف تو افتاده‌ست چین تازه‌ای
شعر کامل
فروغی بسطامی