مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 104

1. خبر کن ای ستاره یار ما را

2. که دریابد دل خون خوار ما را

3. خبر کن آن طبیب عاشقان را

4. که تا شربت دهد بیمار ما را

5. بگو شکرفروش شکرین را

6. که تا رونق دهد بازار ما را

7. اگر در سر بگردانی دل خود

8. نه دشمن بشنود اسرار ما را

9. پس اندر عشق دشمن کام گردم

10. که دشمن می‌نپرسد کار ما را

11. اگر چه دشمن ما جان ندارد

12. بسوزان جان دشمن دار ما را

13. اگر گل بر سرستت تا نشویی

14. بیار و بشکفان گلزار ما را

15. بیا ای شمس تبریزی نیر

16. بدان رخ نور ده دیدار ما را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یک عمر می توان سخن از زلف یار گفت
* در بند آن مباش که مضمون نمانده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای چنگ پرده‌های سپاهانم آرزوست
* وی نای ناله خوش سوزانم آرزوست
شعر کامل
مولوی
* در نیابد حال پخته هیچ خام
* پس سخن کوتاه باید والسلام
شعر کامل
مولوی