مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1074

1. گرم در گفتار آمد آن صنم این الفرار

2. بانگ خیزاخیز آمد در عدم این الفرار

3. صد هزاران شعله بر در صد هزاران مشعله

4. کیست بر در کیست بر در هم منم این الفرار

5. از درون نی آن منم گویان که بر در کیست آن

6. هم منم بر در که حلقه می‌زنم این الفرار

7. هر که پندارد دو نیمم پس دو نیمش کرد قهر

8. ور یکی ام پس هم آب و روغنم این الفرار

9. چون یکی باشم که زلفم صد هزاران ظلمتست

10. چون دو باشم چونک ماه روشنم این الفرار

11. گرد خانه چند جویی تو مرا چون کاله دزد

12. بنگر این دزدی که شد بر روزنم این الفرار

13. زین قفس سر را ز هر سوراخ بیرون می‌کنم

14. سوی وصلت پر خود را می‌کنم این الفرار

15. در درون این قفس تن در سر سودا گداخت

16. وز قفس بیرون به هر دم گردنم این الفرار

17. بی‌می از شمس الحق تبریز مست گفتنم

18. طوطیم یا بلبلم یا سوسنم این الفرار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد
* بهار عارضش خطی به خون ارغوان دارد
شعر کامل
حافظ
* به خاک پای عزیزان که از محبت دوست
* دل از محبت دنیا و آخرت کندم
شعر کامل
سعدی
* ضرورتست که پیش تو پنجه نگشایم
* مرا که قوت بازوی زورمند تو نیست
شعر کامل
خواجوی کرمانی