مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 111

1. برای تو فدا کردیم جان‌ها

2. کشیده بهر تو زخم زبان‌ها

3. شنیده طعنه‌های همچو آتش

4. رسیده تیر کاری زان کمان‌ها

5. اگر دل را برون آریم پیشت

6. ببخشایی بر آن پرخون نشان‌ها

7. اگر دشمن تو را از من بدی گفت

8. مها دشمن چه گوید جز چنان‌ها

9. بیا ای آفتاب جمله خوبان

10. که در لطف تو خندد لعل کان‌ها

11. که بی‌تو سود ما جمله زیانست

12. که گردد سود با بودت زیان‌ها

13. گمان او بسستش زهر قاتل

14. که در قند تو دارد بدگمان‌ها


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آبنوسم در بن دریا نشینم با صدف
* خس نیم تا بر سر آیم کف بود همتای من
شعر کامل
خاقانی
* پنجهٔ تاک ز سرمای سحر می‌لرزد
* لاله از بهر همین کرده فروزان منقل
شعر کامل
وحشی بافقی
* هر جامه که بر قامت عشاق بریدند
* عشق تو به سر پنجه قدرت کفنش کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی