مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1118

1. میر شکار من که مرا کرده‌ای شکار

2. بی‌تو نه عیش دارم و نه خواب و نه قرار

3. دلدار من تویی سر بازار من تویی

4. این جمله جور بر من مسکین روا مدار

5. ای آنک یار نیست تو را در جهان عشق

6. من در جهان فکنده که ای یار یار یار

7. درده از آن شراب که اول بداده‌ای

8. زان چشم‌های مست تو بشکن مرا خمار

9. از آسمان فرست شرابی کز آن شراب

10. اندر زمین نماند یک عقل هوشیار

11. روزی هزار کار برآری به یک نظر

12. آخر یکی نظر کن و این کار را برآر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دو دوست قدر شناسند عهد صحبت را
* که مدتی ببریدند و بازپیوستند
شعر کامل
سعدی
* اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
* به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
شعر کامل
حافظ
* ریشه نخل کهنسال از جوان افزون ترست
* بیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را
شعر کامل
صائب تبریزی