مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1120

1. مستیم و بیخودیم و جمال تو پرده در

2. زین پس مباش ماها در ابر و پرده در

3. ما جمع عاشقان تو خوش قد و قامتیم

4. ما را صلای فتنه و شور و هزار شر

5. خورشید تافتست ز روی تو چاشتگاه

6. در عشق قرص روی تو رفتیم بام بر

7. مستیست در سر از می و این تاب آفتاب

8. در سر بتافتست پس از دست رفت سر

9. ای مطرب هوای دل عاشقان روح

10. بنواز لحن جان که تننتن لطیفتر

11. تا جان‌ها ز خرقه تن‌ها برون شود

12. تا بر سرین خرقه رود جان باخبر

13. از جام صاف باده تو خاشاک جسم را

14. بردار تا نهیم به اقبال بر به بر

15. تا دیده‌ها گذاره شود از حجاب‌ها

16. تا وارهد ز خانه و مان و ز بام و در

17. سیمرغ جان و مفخر تبریز شمس دین

18. بیند هزار روضه و یابد هزار پر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو درخت قامتش دید صبا به هم برآمد
* ز چمن نرست سروی که ز بیخ برنکندش
شعر کامل
سعدی
* دل صنوبریم همچو بید لرزان است
* ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست
شعر کامل
حافظ
* همین بس شاهد یکرنگی معشوق با عاشق
* که بلبل عاشق است و گل گریبان پاره می سازد
شعر کامل
صائب تبریزی