مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1174

1. مرا می‌گفت دوش آن یار عیار

2. سگ عاشق به از شیران هشیار

3. جهان پر شد مگر گوشت گرفتست

4. سگ اصحاب کهف و صاحب غار

5. قرین شاه باشد آن سگی کو

6. برای شاه جوید کبک و کفتار

7. خصوصا آن سگی کو را به همت

8. نباشد صید او جز شاه مختار

9. ببوسد خاک پایش شیر گردون

10. بدان لب که نیالاید به مردار

11. دمی می‌خور دمی می‌گو به نوبت

12. مده خود را به گفت و گو به یک بار

13. نه آن مطرب که در مجلس نشیند

14. گهی نوشد گهی کوشد به مزمار

15. ملولان باز جنبیدن گرفتند

16. همی‌جنگند و می‌لنگند ناچار

17. بجنبان گوشه زنجیر خود را

18. رگ دیوانگیشان را بیفشار

19. ملول جمله عالم تازه گردد

20. چو خندان اندرآید یار بی‌یار

21. الفت السکر ادرکنی باسکار

22. ایا جاری ایا جاری ایا جار

23. و لا تسق بکاسات صغار

24. فهذا یوم احسان و ایثار

25. و قاتل فی سبیل الجود بخلا

26. لیبقی منک منهاج و آثار

27. فقل انا صببنا الماء صبا

28. و نحن الماء لا ماء و لا نار

29. و سیمائی شهید لی بانی

30. قضیت عندهم فی العشق اوطار

31. و طیبوا و اسکروا قومی فانی

32. کریم فی کروم العصر عصار

33. جنون فی جنون فی جنون

34. تخفف عنک اثقالا و اوزار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برخیز که در سایه سروی بنشینیم
* کان جا که تو بنشینی بر سرو قیامست
شعر کامل
سعدی
* عاشقان را سردی معشوق بر دل بار نیست
* شمع کافوری کند سرگرم تر پروانه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* عتاب و لطف ز ابروی گلرخان پیداست
* صفای هر چمن از روی باغبان پیداست
شعر کامل
صائب تبریزی