مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1496

1. چه دیدم خواب شب کامروز مستم

2. چو مجنونان ز بند عقل جستم

3. به بیداری مگر من خواب بینم

4. که خوابم نیست تا این درد هستم

5. مگر من صورت عشق حقیقی

6. بدیدم خواب کو را می پرستم

7. بیا ای عشق کاندر تن چو جانی

8. به اقبالت ز حبس تن برستم

9. مرا گفتی بدر پرده دریدم

10. مرا گفتی قدح بشکن شکستم

11. مرا گفتی ببر از جمله یاران

12. بکندم از همه دل در تو بستم

13. مرا دل خسته کردی جرمم این بود

14. که از مژگان خیالت را بجستم

15. ببر جان مرا تا در پناهت

16. دو دستک می زنم کز جان بسستم

17. چه عالم‌هاست در هر تار مویت

18. بیفشان زلف کز عالم گسستم

19. که در هفتم زمین با تو بلندم

20. که در هفتم فلک بی‌روت پستم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز بار دل به لرزیدن صنوبر راسبک سازد
* اگر در بوستان در جلوه آید سرو بالایش
شعر کامل
صائب تبریزی
* گهی زلفش پریشان می‌کند یک دشت سنبل را
* گهی رخسارش آتش می‌زند یک باغ نسرین را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* ز مهربانی جانان طمع مبر حافظ
* که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ