مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1521

1. من از عالم تو را تنها گزینم

2. روا داری که من غمگین نشینم

3. دل من چون قلم اندر کف توست

4. ز توست ار شادمان وگر حزینم

5. بجز آنچ تو خواهی من چه باشم

6. بجز آنچ نمایی من چه بینم

7. گه از من خار رویانی گهی گل

8. گهی گل بویم و گه خار چینم

9. مرا تو چون چنان داری چنانم

10. مرا تو چون چنین خواهی چنینم

11. در آن خمی که دل را رنگ بخشی

12. چه باشم من چه باشد مهر و کینم

13. تو بودی اول و آخر تو باشی

14. تو به کن آخرم از اولینم

15. چو تو پنهان شوی از اهل کفرم

16. چو تو پیدا شوی از اهل دینم

17. بجز چیزی که دادی من چه دارم

18. چه می جویی ز جیب و آستینم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جهان آفریننده یار منست
* سر اختر اندر کنار منست
شعر کامل
فردوسی
* حیفم آید به قلم نام لبت برد دریغ
* که به صد قرن از آن طرفه کمان نتوان ساخت
شعر کامل
کمال خجندی
* چنین است کردار این گنده پیر
* ستاند ز فرزند پستان شیر
شعر کامل
فردوسی