مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1548

1. روی تو چو نوبهار دیدم

2. گل را ز تو شرمسار دیدم

3. تا در دل من قرار کردی

4. دل را ز تو بی‌قرار دیدم

5. من چشم شدم همه چو نرگس

6. کان نرگس پرخمار دیدم

7. در عشق روم که عشق را من

8. از جمله بلا حصار دیدم

9. از ملک جهان و عیش عالم

10. من عشق تو اختیار دیدم

11. خود ملک تویی و جان عالم

12. یک بود و منش هزار دیدم

13. من مردم و از تو زنده گشتم

14. پس عالم را دو بار دیدم

15. ای مطرب اگر تو یار مایی

16. این پرده بزن که یار دیدم

17. در شهر شما چه یار جویم

18. چون یاری شهریار دیدم

19. چون در بر خود خوشش فشردم

20. آیین شکرفشار دیدم

21. چون بستم من دهان ز گفتن

22. بس گفتن بی‌شمار دیدم

23. چون پای نماند اندر این ره

24. من رفتن راهوار دیدم

25. سر درنکشم ز ضر که بی‌سر

26. سرهای کلاه دار دیدم

27. بس کن که ملول گشت دلبر

28. بر خاطر او غبار دیدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دروگر زمانست و ما چون گیا
* همانش نبیره همانش نیا
شعر کامل
فردوسی
* ما نقد عافیت به می ناب داده ایم
* خار و خس وجود به سیلاب داده ایم
شعر کامل
رهی معیری
* وجود عاریتی خانه‌ایست بر ره سیل
* چراغ عمر نهادست بر دریچهٔ باد
شعر کامل
سعدی