مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1563

1. من اشتر مست شهریارم

2. آن خایم کز گلو برآرم

3. چون گلبن روی اوست خویم

4. اشکوفه من بود نثارم

5. چون بحر اگر ترش کنم رو

6. پرگوهر و در بود کنارم

7. گر یار وصال ما نجوید

8. با عشق وصال یار غارم

9. خواری که به پیش خلق عار است

10. آن عار شده‌ست افتخارم

11. باد منطق برون کن از لنج

12. کز باد نطق در این غبارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوری راه تو صائب ز گرانباری هاست
* بار از خویش بینداز که منزل باشی
شعر کامل
صائب تبریزی
* غلام همت آن رند عافیت سوزم
* که در گداصفتی کیمیاگری داند
شعر کامل
حافظ
* مهر از سر نامه برگرفتم
* گفتی که سر گلابدانست
شعر کامل
سعدی