مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1568

1. ای جان لطیف و ای جهانم

2. از خواب گرانت برجهانم

3. بی‌شرم و حیا کنم تقاضا

4. دانی که غریم بی‌امانم

5. گر بر دل تو غبار بینم

6. از اشک خودش فرونشانم

7. ای گلبن جان برای مجلس

8. بگرفته امت که گل فشانم

9. یک بوسه بده که اندر این راه

10. من باج عقیق می ستانم

11. بسیار شب است کاندر این دشت

12. من از پی باج راهبانم

13. شب نعره زنم چو پاسبانان

14. چون طالب باج کاروانم

15. همخانه گریخت از نفیرم

16. همسایه گریست از فغانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر گل خودروی رویت کبروی حسن از اوست
* سبزهٔ سیراب را بنگر چو نیلوفر در آب
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* گفتمش سوختم از عشق تو تعجیل مکن
* گرچه عمری و بُوَد عادت عمر استعجال
شعر کامل
جامی
* کسی که دست به زلف دراز او دارد
* چرا به دامن این عمر مختصر چسبد؟
شعر کامل
صائب تبریزی