مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1572

1. گر گمشدگان روزگاریم

2. ره یافتگان کوی یاریم

3. گم گردد روزگار چون ما

4. گر آتش دل بر او گماریم

5. نی سر ماند نه عقل او را

6. گر ما سر فتنه را بخاریم

7. این مرگ که خلق لقمه اوست

8. یک لقمه کنیم و غم نداریم

9. تو غرقه وام این قماری

10. ما وام گزار این قماریم

11. جانی مانده‌ست رهن این وام

12. جان را بدهیم و برگزاریم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند
* جهان جوان شد و یاران به عیش بنشستند
شعر کامل
سعدی
* چرا از دست می رفتم،چرا بیمار می بودم؟
* اگر می بود بربالین من سیب زنخدانش
شعر کامل
صائب تبریزی
* خوش آن زمان که به بویش نهفته می نگرم
* چو سوی من نگرد، پس نظر بگردانم
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی