مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1591

1. وقت آن آمد که من سوگندها را بشکنم

2. بندها را بردرانم پندها را بشکنم

3. چرخ بدپیوند را من برگشایم بند بند

4. همچو شمشیر اجل پیوندها را بشکنم

5. پنبه‌ای از لاابالی در دو گوش دل نهم

6. پند نپذیرم ز صبر و بندها را بشکنم

7. مهر برگیرم ز قفل و در شکرخانه روم

8. تا ز شاخی زان شکر این قندها را بشکنم

9. تا به کی از چند و چون آخر ز عشقم شرم باد

10. کی ز چونی برتر آیم چندها را بشکنم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* درحفظ آبرو ز گهر باش سخت تر
* کاین آب رفته باز نیاید به جوی خویش
شعر کامل
صائب تبریزی
* از پیر گوشه گیری وسیر از جوان خوش است
* از تیر راستی و کجی از کمان خوش است
شعر کامل
صائب تبریزی
* ندارد حاصلی سوز محبت را نهان کردن
* که عود زیر دامن از گریبان سر برون آرد
شعر کامل
صائب تبریزی