مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1661

1. سالکان راه را محرم شدم

2. ساکنان قدس را همدم شدم

3. طارمی دیدم برون از شش جهت

4. خاک گشتم فرش آن طارم شدم

5. خون شدم جوشیده در رگ‌های عشق

6. در دو چشم عاشقانش نم شدم

7. گه چو عیسی جملگی گشتم زبان

8. گه دل خاموش چون مریم شدم

9. آنچ از عیسی و مریم یاوه شد

10. گر مرا باور کنی آن هم شدم

11. پیش نشترهای عشق لم یزل

12. زخم گشتم صد ره و مرهم شدم

13. هر قدم همراه عزرائیل بود

14. جان مبادم گر از او درهم شدم

15. رو به رو با مرگ کردم حرب‌ها

16. تا ز عین مرگ من خرم شدم

17. سست کردم تنگ هستی را تمام

18. تا که بر زین بقا محکم شدم

19. بانگ نای لم یزل بشنو ز من

20. گر چو پشت چنگ اندر خم شدم

21. رو نمود الله اعلم مر مرا

22. کشته الله و پس اعلم شدم

23. عید اکبر شمس تبریزی بود

24. عید را قربانی اعظم شدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در هر کمین که آن ترک تیر از کمان گشاید
* دل را هدف توان ساخت جان را سپر توان کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* برگ خرمایم که از من باد زن سازند خلق
* باد سردم در لب است و ریز ریز اجزای من
شعر کامل
خاقانی
* عزیز مصر به رغم برادران غیور
* ز قعر چاه برآمد به اوج ماه رسید
شعر کامل
حافظ