مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1745

1. فضول گشته‌ام امروز جنگ می جویم

2. منوش نکته مستان که یاوه می گویم

3. تنا بسوز چو هیزم که از تو سیر شدم

4. دلا برو تو ز پیشم تو را نمی‌جویم

5. لگن نهاد خیالش به چشمه چشمم

6. بهانه کرد کز این آب جامه می شویم

7. بگفتمش که به خونابه جامه چون شویی

8. بگفت خون همه زان سوست و من از این سویم

9. به سوی تو همه خون است و سوی من همه آب

10. نه قبطیم که در این نیل موسوی خویم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خال مشکین تو بر عارض گندم گون دید
* آدم آمد ز پی دانه و در دام افتاد
شعر کامل
سلمان ساوجی
* نرگس مست نوازش کن مردم دارش
* خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد
شعر کامل
حافظ
* ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند
* فضای سینه حافظ هنوز پر ز صداست
شعر کامل
حافظ