مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 184

1. من رسیدم به لب جوی وفا

2. دیدم آن جا صنمی روح فزا

3. سپه او همه خورشیدپرست

4. همچو خورشید همه بی‌سر و پا

5. بشنو از آیت قرآن مجید

6. گر تو باور نکنی قول مرا

7. قد وجدت امراه تملکهم

8. اوتیت من کل شیء و لها

9. چونک خورشید نمودی رخ خود

10. سجده دادیش چو سایه همه را

11. من چو هدهد بپریدم به هوا

12. تا رسیدم به در شهر سبا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خوشم از گریه خود، گر چه همه خون دل است
* زانکه بوی تو ز هر قطره خون می آید
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* به آب چشم بگویش که از زمان فراق
* شدست روز سیاه و شدست مو کافور
شعر کامل
مولوی
* فرصت شمر طریقه رندی که این نشان
* چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست
شعر کامل
حافظ