مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1888

1. بیا بوسه به چند است از آن لعل مثمن

2. اگر بوسه به جانی است فریضه است خریدن

3. چو آن بوسه پاک است نه اندرخور خاک است

4. شوم جان مجرد برون آیم از این تن

5. مرا بحر صفا گفت که کامی نرسد مفت

6. گر آن گوهر با توست صدف را هله بشکن

7. پی بوسه گل را که فر بخشد مل را

8. جهانی است زبان‌ها برون کرده چو سوسن

9. غلط گر همه شاهید چو مریخ و چو ماهید

10. هلا بوسه مخواهید از آن دلبر توسن

11. درآ ای مه آفاق که روزن بگشادم

12. شبی بر رخ من تاب لبی بر لب من زن

13. در گفت فروبند و گشا روزن دل را

14. ز مه بوسه نیابید مگر از ره روزن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می‌گریم و مرادم از این سیل اشکبار
* تخم محبت است که در دل بکارمت
شعر کامل
حافظ
* گفت پیغامبر خداش ایمان نداد
* هر که را صبری نباشد در نهاد
شعر کامل
مولوی
* ما ازین هستی ده روزه به جان آمده ایم
* وای بر خضر که زندانی عمر ابدست
شعر کامل
صائب تبریزی