مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2001

1. دم ده و عشوه ده ای دلبر سیمین بر من

2. که دمم بی‌دم تو چون اجل آمد بر من

3. دل چو دریا شودم چون گهرت درتابد

4. سر به گردون رسدم چونک بخاری سر من

5. خنک آن دم که بیاری سوی من باده لعل

6. بدرخشد ز شرارش رخ همچون زر من

7. زان خرابم که ز اوقاف خرابات توام

8. در خرابی است عمارت شدن مخبر من

9. شاهد جان چو شهادت ز درون عرضه کند

10. زود انگشت برآرد خرد کافر من

11. پیش از آنک به حریفان دهی ای ساقی جمع

12. از همه تشنه ترم من بده آن ساغر من

13. بنده امر توام خاصه در آن امر که تو

14. گوییم خیز نظر کن به سوی منظر من

15. هین برافروز دلم را تو به نار موسی

16. تا که افروخته ماند ابدا اخگر من

17. من خمش کردم و در جوی تو افکندم خویش

18. که ز جوی تو بود رونق شعر تر من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به چشم ظاهر اگر رخصت تماشا نیست
* نبسته است کسی شاهراه دلها را
شعر کامل
صائب تبریزی
* ساقیا آمدن عید مبارک بادت
* وان مواعید که کردی مرواد از یادت
شعر کامل
حافظ
* کهربا رنگ آمد اندر بیشهٔ قهرت بقم
* ارغوان رنگ آمد اندر باغ انصافت زریر
شعر کامل
انوری