مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2030

1. گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کن

2. گفتی خوشی تو بی‌ما زین طعنه‌ها گذر کن

3. گفتی مرا به خنده خوش باد روزگارت

4. کس بی‌تو خوش نباشد رو قصه دگر کن

5. گفتی ملول گشتم از عشق چند گویی

6. آن کس که نیست عاشق گو قصه مختصر کن

7. در آتشم در آبم چون محرمی‌نیابم

8. کنجی روم که یا رب این تیغ را سپر کن

9. گستاخمان تو کردی گفتی تو روز اول

10. حاجت بخواه از ما وز درد ما خبر کن

11. گفتی شدم پریشان از مفلسی یاران

12. بگشا دو لب جهان را پردر و پرگهر کن

13. گفتی کمر به خدمت بربند تو به حرمت

14. بگشا دو دست رحمت بر گرد من کمر کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عاقبت دست بدان سرو بلندش برسد
* هر که را در طلبت همت او قاصر نیست
شعر کامل
حافظ
* دلا چندم بریزی خون ز دیده شرم دار آخر
* تو نیز ای دیده خوابی کن مراد دل بر آر آخر
شعر کامل
حافظ
* تو را من دوست می‌دارم خلاف هر که در عالم
* اگر طعنه است در عقلم اگر رخنه است در دینم
شعر کامل
سعدی