مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2101

1. سیر گشتم ز نازهای خسان

2. کم زنم من چو روغن به لسان

3. بعد از این شهد را نهان دارم

4. تا نیفتند اندر او مگسان

5. خویش را بعد از این چنان دزدم

6. که نیابند مر مرا عسسان

7. هر زمان جانب دگر تازم

8. بی‌رفیقان و صاحبان و کسان

9. ای خدا در تو چون گریخته‌ام

10. این چنین قوم را به من مرسان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* فریاد مردمان همه از دست دشمنست
* فریاد سعدی از دل نامهربان دوست
شعر کامل
سعدی
* تن آدمی شریف است به جان آدمیت
* نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
شعر کامل
سعدی
* لب به هر طعمه میالای که دندان شکند
* بر سر خوان فرومایه ز پالودۀ قند
شعر کامل
جامی