مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2137

1. آن کون خر کز حاسدی عیسی بود تشویش او

2. صد کیر خر در کون او صد تیز سگ در ریش او

3. خر صید آهو کی کند خر بوی نافه کی کشد

4. یا بول خر را بو کند یا گه بود تفتیش او

5. هر جوی آب اندررود آن ماده خر بولی کند

6. جو را زیان نبود ولی واجب بود تعطیش او

7. خر ننگ دارد ز آن دغل از حق شنو بل هم اضل

8. ای چون مخنث غنج او چون قحبگان تخمیش او

9. خامش کنم تا حق کند او را سیه روی ابد

10. من دست در ساقی زنم چون مستم از تجمیش او


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ساختم با آتش دل لاله زاری شد مرا
* سوختم خار تعلق نوبهاری شد مرا
شعر کامل
رهی معیری
* اشک من ناردانه شد نه عجب
* گو دل من کفیده نار شود
شعر کامل
مسعود سعد سلمان
* وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
* که در طریقت ما کافریست رنجیدن
شعر کامل
حافظ